در کشوری که جایزه کتاب سال شعر تق و لق است و در میان عناوین جایزه کتاب سال در جایزه کتاب سال یک خط دو خط در میان عنوان «شعر» را در کنار سایر عناوین حاضر میبینیم و در شرایطی که جشنوارهها و کنگرههای قارچ مانند دولتی و شبهدولتی، قشری خلاق از شاعران جوان را به سمت سفارشزدگی و رقابت بر سر «شعر» سوق میدهند، افتتاح جایزه «کتاب سال شعر جوان» و برگزاری نسبتاً موفق آن، دلگرمکننده است؛
آن هم توسط نهاد نیمهخصوصیای که در دو دهه اخیر مجموعاً کارنامه قابل قبولی در پرورش و حمایت از شعر جوان کشورمان داشته است؛
یعنی دفتر شعر جوان.پیش از این در سالهای اخیر موسسه کارنامه در جایزه کتاب سال شعر، بخش جداگانهای برای شعر جوان در نظر میگرفت- و صد افسوس که این جایزه امسال برگزار نشد- اما با نظری به برگزیدگان جایزه کارنامه حس میکنیم که مانند اکثر قریب به اتفاق جایزههای مشابه خصوصی و دولتی جهتگیری فکری و ایدئولوژیک را در پشت سر خود داشته است، اما دفتر شعر جوان مجموعاً در جلب اعتماد نسل جوان در گرایشهای مختلف فکری موفق بوده است و گواه آن تنوعی است که در کتابهای برگزیده از نظر خط و ربط فکری میبینیم.
این جایزه با فراخوان دفتر شعر جوان در اردیبهشت ماه شروع شد. محدوده زمانی کتابها نیز استثنائاً برای اولین دوره، دوساله تعیین گردید یعنی سالهای 83 و 84 . پس از پایان مهلت فراخوان، 200 کتاب به دبیرخانه جایزه کتاب سال رسید.
در ادامه راه و از همان جرقههای آغازین کار، بنیاد نویسندگان و هنرمندان که نهادی است وابسته به سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران و خانه شعراین بنیاد به یاری دفتر شعر جوان آمدند و شورای سیاستگذاری جایزه با ترکیب صادق کرمیار (رییس بنیاد نویسندگان و هنرمندان)، عبدالجبار کاکایی (رییس خانه شعر)، محمدرضا عبدالملکیان (دبیر دفتر شعر جوان و دبیر جایزه کتاب سال) و ساعد باقری (عضو هیأت مدیره خانه شاعران) شکل گرفت.
اسماعیل امینی، سیدمحمد ضیاءقاسمی و فاطمه سالاروند در مرحله اول این جایزه داوری کردند و پس از انتخاب 35 کتاب و یک بررسی مجدد، 19 کتاب به گروه داوری نهایی مرکب از دکتر مرتضی کاخی، عنایت سمیعی، عبدالجبار کاکایی، ساعد باقری و حافظ موسوی معرفی شد.
در بررسی اولیه داوری پایانی سه اثر به سرعت و به اتفاق از گردونه خارج شدند و در نهایت 16 کتاب باقی ماند. این کتابها از این قرار بودهاند :
«نیمی از صورتت را عاشقم»، سروده حسین شکربیگی، انتشارات فرآگاه/ «به تمام زبانهای دنیا خواب میبینم» سروده شبنم آذر، نشر ثالث/ «گریههای امپراتور» سروده ابوالفضل نظری، چاپ اول دفتر شعر جوان، چاپ دوم : هزاره ققنوس « تصویر برفک است » شهره شجیعی چاپ اول: دفتر سخنگستر (دبیرخانه دائمی چاپ آثار ادبی دانشجویان کشور)/ «زیباییام را پشت در میگذارم»، سروده آیدا عمیدی، موسسه انتشاراتی آهنگی دیگر/ «آغوش من کوه میزاید»، سروده سارا سیامکی، انتشارات نقش خورشید/ «رنگهای رفته دنیا»، سروده گروس عبدالملکیان، چاپ اول و دوم: آهنگی دیگر/ «آخرین انسان»، سروده محمد مفتاحی، انتشارات فرآگاه/ «قطار روم خراسان»، سروده ناصر حامدی، دفتر شعر جوان/ «وقتی هر عابر یک ایستگاه باشد» سروده بهرام رحیمی، نشر صمدیه/ «مردههای حرفهای»، سروده علی محمد مؤدب، موسسه انتشاراتی هزاره ققنوس/ «نقلهای کوچک رنگی»، سروده راضیه بهرامی، دفتر شعر جوان/ «کشور دلواپسی»، سروده امیرجواد یونسی، انتشارات داستانسرا/ جنهای نارنجی، هدا حدادی، نشر قو/ روایتهای آبی از کسی شاید شبیه من، احسان مهتدی، نشر آرویج/ حبسیههای یک ماهی که دل به دریا زد، علیرضا بدیع، نینگار مشهد.
«بنا به گفته عبدالملکیان، این 16 کتاب در 4 جلسه فصل تکتک مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند» و سرانجام در آخرین جلسه که روز جمعه نوزدهم آبان ماه، حدود 10 ساعت طول کشید، جمعبندی نهایی به انتخاب سه کتاب برگزیده و به سه کتاب تقدیری منجر شد به این شرح:
کتابهای برگزیده به ترتیب رتبه: 1- نقلهای کوچک رنگی، راضیه بهرامی 2- زیباییام را پشت در جا میگذارم، آیدا عمیدی 3- گریههای امپراتور، ابوالفضل نظری
کتابهای تقدیری به ترتیب رتبه: 1- به همه زبانهای دنیا خواب میبینم، شبنمآذر 2- مردههای حرفهای، علی محمد مؤدب 3- رنگهای رفته دنیا، گروس عبدالملکیان
این بود گزارشی مختصر از آغاز و انجام نخستین جایزه کتاب سال اما...
یکی از قسمتهای مهم اختتامیه، سخنرانی نسبتاً مبسوط ساعد باقری بود، او علاوه بر اینکه عضو گروه داوری نهایی بود، یکی از اعضای هیأت مدیره خانه شاعران نیز هست و برخی از نکاتی که او به عنوان آسیبشناسی شعر جوان که به قول خودش: «دستاورد او و سایر داوران از داوری این جایزه» بوده است، شنیدن دارد.
ساعد باقری به 11 مورد آفت و آسیب در شعر جوان اشاره کرد که مجموع این آفتها کمابیش شمایل شعر بهاصطلاح دهه هفتاد را در ذهن ترسیم میکرد.
بد نیست این 12 مورد را فهرستوار با هم مرور کنیم:« 1- تصنع و ساختگی بودن زبان شعر 2- ناسازوار بودن و بیاندامی شعرها. توگویی شعر مجموعهای از فیشبرداریهای جداگانه است 3- ناآگاهی از سرشت زبان فارسی 4- مدزدگی و تقلیدهای کلیشهای بدون تمایز سبکی 5- روایتهای داستانی به نظم درآمده که بیشباهت به داستانهایی به سبک جریان سیال ذهن نیستند 6- ناشیگری در سطرنویسی شعرهای آزاد 7- ذوقزدگی از کاربرد یک تکنیک و تکرار آن تا سرحد لو رفتن شاعر و حتی زدگی خواننده در یک کتاب 8- صراحت نثروار و گزارشی زبان شعر 9- پورنوگرافی غیرشاعرانه و مد روز 10- دستاندازی های مد روز به مقدسات 11 – تاثیر برخی از ترانهها در زاویه نگاه کوچهبازاری به عشق تا آنجا که موارد فحشهای عصبی و ادبی به معشوق در کتابهای داوری شده کم نبوده است 12- استفاده از شبکه کلمات تهوعآور و مشمئزکننده؛ انگار قرار است به شعری که پس از خواندن آن بالا بیاوریم جایزه داده شود».
آنچه ساعد باقری به آن اشاره کرده است، میتواند لااقل موضع دفتر شعر جوان تلقی شود. از میان این موارد برخی نیز از حساسیتهای فکری این دفتر آب میخورد مثل موارد شماره 10، 11و 12. باید دید دفتر شعر جوان در رسالتی که برای خود در نظر گرفته است، در ادامه راه چه خواهد کرد.
یکی از مهمترین نقیصههای جوایز ادبی در کشور ما این است که جریانساز نیستند، یک جریان خاص که قبل از جایزه و بعد از آن به تقدیم و تاخیر و متمایز کردن و برجستهسازی چهرههایی در یک نسل و ایجاد جریان نقد خاص خود دست بزند، معمولاً دیده نمیشود در همین جایزه دفتر شعر جوان، کتاب اول یعنی «نقلهای کوچک رنگی» سروده راضیه بهرامی، سادگی خاصی در بیان شعر دارد و بهوضوح پیداست که شاعر آن، عمداً خواسته است برخلاف جریان پیچیدهگویی و بازیهای پرتراکم زبانی در شعر دهه هفتاد، شعر بگوید.
پنج کتاب دیگر برگزیده هم بر همین منوال است؛ مثلاً «گریههای امپراطور»، اولین دفتر غزلهای ابوالفضل نظری، در موج غلیظ غزل دهه هفتاد (با عناوین مختلفی چون غزل پستمدرن، غزل فرم، غزل متفاوت و...)، یک حرکت خلاف آمد عادت بوده است: «احیای سبک هندی و بیت- محوری این سبک در یک بافت فانتزی، شیک و شکیل و همهپسند».
اینها همه اعلام موضعهای غیرمستقیم این دفتر در قبال جریانهای شعری روز است اما به نظر میرسد که دفتر شعر جوان باید قدمهای بلندتر و استوارتری برای جهتدهی به شعر جوان بردارد.
حواشی مراسم
* از میان 6 کتاب مرحله نهایی فقط یکی، شعر کلاسیک است.
* محمدرضا عبدالملکیان در سخنانش به طور ویژه از فرزاد ادیبی گرافیست معتبری که عنوان «گرافیست حرفهای شعر و داستان» برازنده اوست، تقدیر کرد. از 16 کتاب راهیافته به مرحله پایانی، طرح پنج کتاب اثر اوست.
* جای خالی عمران صلاحی واقعاً آزاردهنده بود. به گفته عبدالملکیان او هم یکی از داوران مرحله نهایی بود اما...
* دکتر مرتضی کاخی، انیس و جلیس اخوان ثالث، با حضور خود در گروه داوری وزن خاصی به این جایزه بخشید. او در مراسم اختتامیه علاوه بر این که به بیسابقه بودن چنین استقبالی (200 کتاب شعر جوان) اشاره کرد چنین گفت: باور نمیکردم که شعر جوان فارسی توانسته باشد موجودیت خود را هنوز هم تا بدین پایه حفظ کند باشد، غوغاها و گرد و غبارها آن قدر شعر را فدای سبک کرده بود و به قدری دل همه دوستداران ادب پارسی از این وضع مغشوش شکسته بود که قابل باور نبود از شعر جوان فارسی شکل و شمایل قابل دفاعی باقی مانده باشد. دکتر کاخی سخنانش را با این جمله به یاد ماندنی به پایان برد: «خوشحالم که این اتفاق پیش از مرگ من افتاد»
* زرتشت اخوان ثالث، یادگار آن استاد فقید، از میهمانان برنامه بود و در هنگام اهدای جوایز به روی صحنه آمد.
* «برائت خودم را از همه شعرهای خوبی که انتخاب شدهاند و همه شعرهای خوبی که انتخاب نشدهاند اعلام میکنم» این جمله رندانهای بود که دکتر قیصر امینپور در سخنان کوتاهش گفت. او تأکید داشت که: «من واقعاً پرهیز دارم که شعری را متر کنم» قیصر امینپور مشاور علمی این جایزه بود. او این بیت را هم به این اعلام برائت ظریفش اضافه کرد:
آسوده در کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت